نکات مهم در بازار یابی

معمول است که در دورههای آموزش مدیریت، مدیریت بازاریابی در ابتدای دوره یا اوایل دوره تدریس میشود.
اما متمم به دلیل اهمیتی که این حوزه دارد و با هدف جلوگیری از درک و دریافت سطحی مطالب، درس مدیریت بازاریابی و مفاهیم مدیریت بازار را به مقطعی موکول کرده است که برخی درسهای دیگر دوره MBA مطالعه شده باشد.
در این درس میکوشیم ضمن وفاداری به مفاهیم جهانی در عرصه مدیریت و بازاریابی، ترکیبی از مطالب آکادمیک و اجرایی به شکلی ارائه شود که در بازار کشورمان ایران، قابل استفاده باشد.
واقعیت این است که تا کنون در متمم به شکلهای مختلف به بحث بازاریابی و مدیریت بازاریابی پرداخته شده است.
اما عمدهی این بحثها پراکنده هستند و یکپارچگی کافی بین آنها وجود نداشته است.
کسی که درس مدیریت بازاریابی در متمم را مطالعه میکند، قرار است فرایند کامل بازاریابی را بشناسد و تجربه کند.
از لحظهای که ایدهی یک محصول (کالا یا خدمت) در ذهن یک فرد یا سازمان شکل میگیرد تا لحظهای که آن محصول به دست مشتریان میرسد و مشتریان آن را خریداری میکنند.
همچنین فرایند حفظ رضایت مشتریان و وفادار نگاه داشتن مشتریان و ترغیب آنها به تبلیغ و ترویج محصول هم، به عنوان بخشی از درس مدیریت بازاریابی در نظر گرفته میشود.
بنابراین، در این درس، بارها به سراغ مفاهیم مختلف مطرح شده در سایر دروس، از ارزش آفرینی و تفکر سیستمی تا تبلیغات و مدیریت ارتباط با مشتری خواهیم رفت.
برخی از این درسها در مسیر مدیریت بازاریابی تدریس خواهند شد و برخی دیگر، به عنوان ادامه و تکمیلکنندهی این درس، قابل استفاده خواهند بود.
اگر در حال مطالعه درسهای دوره MBA متمم هستید، منطقی است که درس مدیریت بازاریابی را هم مطالعه کنید.
همچنین اگر قصد عرضهی یک محصول جدید به بازار یا مدیریت بازار فعلی خود را دارید، باز هم درس مدیریت بازاریابی برای شما مفید خواهد بود.
گروه سوم مخاطبان این درس، کسانی هستند که شاید مستقیماً در فضای کسب و کار یا در فضای مدیریت بازاریابی مشغول نباشند، اما ترجیح میدهند درک بهتری از مفهوم بازار و بازاریابی داشته باشند و رابطه بین خانوادهها و مشتریان و مصرفکنندگان را با کسب و کارها بهتر و عمیقتر درک کنند.
بله!
درس مدیریت بازاریابی فقط برای کسانی ارائه میشود که درس ارزش آفرینی را مطالعه کرده و پروژهی پایانی این درس را انجام داده باشند.
علاوه بر درسهای ارزش و ارزش آفرینی، اگر قصد دارید مفاهیم مدیریت بازاریابی را به بهترین و عمیقترین شکل ممکن درک کنید، پیشنهاد ما این است که قبل از شروع مطالعه سرفصلهای مدیریت بازاریابی، درسهای زیر را مطالعه (یا مرور) کنید:
طبیعی است که مانند هر درس دیگری، ممکن است شما تصمیم بگیرید سرفصلها و بحثهای مدیریت بازاریابی را به صورت پراکنده و بدون نظم مشخص مطالعه کنید.
ولی ما در ترتیب پیشنهادی خود در مجموعه درسهای مدیریت بازاریابی، میکوشیم هدفی را که کاتلر و کلر در کتاب مدیریت بازاریابی خود مطرح کردهاند را پوشش دهیم:
تعریف مدیریت بازاریابی از دیدگاه کاتلر و کلر:
مدیریت بازاریابی، علم و هنر انتخاب بازارهای هدف سودآور و نیز جذب و حفظ و افزایش مشتریاناز طریق خلق و مبادله و ارائه ارزش به آنان است.
بنابراین، پیشنهاد ما این است که تا حد امکان، ترتیب پیشنهادی توسط متمم را رعایت کنید.
همانطور که قبلاً اشاره شد، عملاً مطالعه درس مدیریت بازاریابی بدون گذراندن درس ارزش و ارزش آفرینی امکان پذیر نیست.
بازاریابی از نقطهای شروع میشود که من و شما، به نتیجه میرسیم که محصولی ارزشمند داریم که میخواهیم آن را به دیگران عرضه کنیم و بر این باور هستیم که اگر گروه هدف، ارزش محصول ما را بدانند، حتماً مشتری آن خواهند شد.
عموم ما، زمانی که بحث بازاریابی میشود، به یاد بازاریابهایی میافتیم که قرار است محصولات مصرفی را در فروشگاهها یا سوپرمارکتها معرفی کنند.
حتی برای کسانی که به تفاوت بین بازاریابی و فروش توجه دارند، همچنان حوزهی استفاده از دانش مدیریت بازاریابی چندان بزرگ نیست.
بازاریابی جدای از کالا و خدمات، میتواند در مورد یک شهر، یک فرد یا یک سازمان یا هر چیز دیگری به کار گرفته شود.
بنابراین، منطقی است که بحث مدیریت بازاریابی، با مشخص کردن حوزههای کاربرد مدیریت بازاریابیآغاز شود.
مشتریان را در یک نگاه کلی میتوان به دو دسته تقسیم کرد.
مشتریانی که به عنوان یک فرد، مصرف کنندهی نهایی محصولات هستند و سازمانها و کسب و کارهایی که مشتری یک کالا یا خدمت هستند.
اگر چه این روزها، مرز بین فرد و سازمان به شفافیت گذشته نیست، اما همچنان توجه به این تفاوت میتواند نقش مهمی در موفقیت برنامه های بازاریابی داشته باشد.
حداقل تفاوت جدی در این است که در یک سازمان، عموماً بیش از یک فرد، درگیر فرایند تصمیم گیری خواهد بود و همین مسئله، نوع متفاوتی از تعامل با مشتری را نیاز خواهد داشت.
ما هم در بحث تحلیل مشتریان، افراد و سازمانها را در دو بخش جداگانه مورد بررسی قرار خواهیم داد.
پس از شناخت مشتریان، با توجه به اینکه بازار به معنای مجموع تقاضای مشتریان است، شناخت و طبقه بندی بازارها را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
حتماً از درس ارزش آفرینی به خاطر دارید که برآیند تقاضا را بازار و برآیند عرضه را صنعت مینامیم.
کلاسهای بازاریابی، بخش بندی بازار را یکی از بخشهای کلاسیک مدیریت بازاریابی میدانند.
تقسیم بندی مشتریان بر اساس سن و جنس و تحصیلات و سایر پارامترهای عمومی، در حدی قدیمی و نخنما شده است که بیشتر به داستانهای اسطورهای شبیه است.
پیچیدگی مشتریان امروزی در حدی است که بخش بندی بازار، به هوش، دانش، مهارت و تجربهی گسترده نیاز دارد و کم نیستند برنامه های بازاریابی که به دلیل نگاه سنتی به بخشبندی بازار، اثربخشی بالایی ندارند.
فرض کنید شما آموختهاید که مشتریان را بر اساس میزان درآمد آنها طبقه بندی کنید و سپس وارد جامعهای میشوید که پول، دیگر در آن رایج نیست.
بخش عمدهای از دانش بخشبندی بازار در دنیای امروز، تا همین حد کهنه و ناکارآمد است.
به همین دلیل، بخش قابل توجهی از درس مدیریت بازاریابی در متمم، به کارگاه بخشبندی بازار اختصاص یافته است:
پس از طی شدن گامهای قبل، میتوانیم در مورد طراحی برنامه بازاریابی به شرح زیر صحبت کنیم:
- طراحی استراتژی محصول
- مبانی استراتژی قیمت گذاری
- طراحی استراتژی توزیع
- طراحی استراتژی ترویج
- طراحی و پیاده سازی بازاریابی داخلی
- تعریف فرایندهای مرتبط
- طراحی و تدوین برنامه سنجش عملکرد
خلق، جذب، نگهداری و توسعه مشتریان، از جمله بخشهای مهم مدیریت بازاریابی است.
ما تاکنون به شکل پراکنده در خصوص مدیریت ارتباط با مشتری صحبت کردهایم.
اما پس از مطرح شدن سایر گامهای مدیریت بازاریابی، با نگاهی متفاوت و عمیقتر و در عین حال، کاربردیتر به این موضوع خواهیم پرداخت.
- ۱ نظر
- ۱۴ آبان ۹۶ ، ۲۰:۰۵
- ۷۹۱ نمایش